- کود هاکردن
روی هم انباشته کردن
معنی کود هاکردن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
به هنگام حمله در صفوف دشمن ایجاد شکاف نمودن
مسیر را عوض کردن، تغییر مسیر
خاراندن بدن خارش مداوم
گفتاری از روی تحکم و تحقیر به دیگری، نوعی نفرین است به معنای کوفت گرفته
گرد کردن، جمع و جور کردن، پیرامون زمین و جایی را با دیوار
پیله کردن، سماجت کردن
تنومند شدن درشت اندام شدن
انباشتن
انجام دادن
فرزند نامشروع به دنیا آوردن، دم بر نیاوردن
در معامله سود کردن
رد کردن، عبور کردن
ورم کردن، درد کردن، دچار تب شدن
رد کردن، دور کردن
فرا رسیدن شب
بچه زاییدن، کرایه کردن
احساس سوزش نمودن
پوست کندن درخت، پوست کندن بعضی میوه ها مثل: گردو
تمام کردن
کینه جو گشتن، دشمنی پیدا کردن
آرد کردن، آسیاب کردن غلات
آبستن کردن
باور کردن، پذیرفتن
اخم کردن، چانه را به جلو دادن
اهدا کردن لباس به شخص کم بضاعت
به دیوانگی کشاندن، فریب دادن، با نیرنگ جذب کردن
گپ زدن، سخن گفتن
جوانه زدن ناگهانی و فراوان گیاهان، پیوند دادن دو چیز
فراهم کردن، درست کردن
جوانه زدن درخت، غلاف توخالی به بار آوردن، به هدر رفتن برنج
فریادکشیدن، بلند حرف زدن
پودر کردن، خرد کردن
مأنوس ساختن گاو و تازه زا با گوساله ی نوزاد
زور زدن